حجامت در طبحجامت، از روشهای بسیار کهن خونگیری در طب پیشگیری (حفظ الصحّه) و درمان بیماریها، که معمولا همراه با فصد ذکر میشود. ۱ - معناواژه حجامت، از ریشه حج م، به معنای مکیدن است. [۱]
محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ذیل «حجم»، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بی تا).
۲ - قدمتترجمه برخی آثار یونانی به عربی درباره حجامت، چون الفصد و الحجامة از بقراط، فی الحجامة از جالینوس، نقل قولهای رازی از پزشکان یونانی (مثلاً [۳]
محمد بن زکریا رازی، الحاوی فی الطب، ج۱، جزء۱، ص۳۵، چاپ محمد محمداسماعیل، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۴]
محمد بن زکریا رازی، الحاوی فی الطب، ج۱، جزء۱، ص۱۵۴ـ۱۵۵، چاپ محمد محمداسماعیل، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
)، اشاراتی در آثاری چون داستانهای بیدپای، [۵]
کلیله و دمنه، داستانهای بیدپای، ج۱، ص۸۶ـ۸۸، ترجمه محمد بن عبداللّه بخاری، چاپ پرویز ناتل خانلری و محمدروشن، تهران ۱۳۶۱ ش.
برخی نقشهای باقی مانده از مصر باستان و مطالبی در تلمود، نشان دهنده قدمت و گستردگی جغرافیایی کاربرد این روش در دنیای کهن است.۳ - عربستانحجامت در عربستان پیش از اسلام نیز رواج داشته ولی ظاهرآ، به سبب توصیههای پیامبر و امامان، پس از اسلام رواج بیشتری یافته است. ۴ - آثار تألیف شدهدر دوره اسلامی، علاوه بر اشارات فراوان در کتابهای پزشکی، کتابهای مستقلی نیز درباره حجامت نگاشته شد، که برخی از آنها موجودند و برخی در دسترس نیستند. برخی از این آثار مستقل عبارتاند از: فی الحجامة از جبرئیل بن بختیشوع (متوفی ۲۱۳)، فی الفصد و الحجامة از ابن ماسویه (متوفی ۲۴۳)، کتاب فی الحجامة از علی بن ربَّن طبری (متوفی ۲۵۰)، کتاب الحجامة از بختیشوع بن جبرئیل (متوفی ۲۵۶)، و فی الفصد و الحجامة از ابن ماسه (متوفی ح۲۷۵). [۶]
ابن ابی اصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۱۴۴، چاپ امرؤالقیس بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲.
[۷]
ابن ابی اصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۳۰۹، چاپ امرؤالقیس بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲.
۵ - تفاوت حجامت با فصدحجامت را، بر خلاف فصد، شیوهای برای خارج کردن خون رقیق و خلطهای نزدیک پوست از مویرگهای پراکنده در گوشت میدانستند که کمخطرتر و برای کودکان بالای دو سال و بزرگسالان زیر شصت سال قابل اعمال بوده و برای درمان طیف گستردهای از بیماریها (چون سردرد، لرزه در سر، و بیماریهای چشم و گوش و نیز اندامهای داخلی مثل رودهها و زهدان و غیره) به کار میرفته است. [۸]
علی بن سهل طبری، فردوس الحکمة فی الطب، ج۱، ص۳۳۵، چاپ محمدزبیر صدیقی، برلین ۱۹۲۸.
[۹]
محمد بن زکریا رازی، المنصوری فی الطب، ج۱، ص۳۳۱ـ ۳۳۲، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۱۰]
علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، ج۲، ص۴۶۳ـ۴۶۵، بولاق ۱۲۹۴.
[۱۱]
ابن سینا، قانون، ج۱، کتاب ۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰.
[۱۲]
اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الأغراض الطبیة و المباحث العلائیة، ج۱، ص۲۴۴، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ ش.
چهارده جای بدن را محل حجامت میدانستند. [۱۳]
ابن سینا، قانون، ج۱، کتاب ۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰.
[۱۴]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
۶ - آلاتحجامت به سه وسیله انجام میشد: با نیشتر، با آتش، و با شاخ یا آلت حجامت. [۱۵]
علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، ج۲، ص۴۶۳، بولاق ۱۲۹۴.
از نیشتر برای کودکان استفاده میشد، زیرا نمیشد آنان را فصد کرد؛ از شاخ یا آلت حجامت بر روی اندامهایی چون جگر و سپرز استفاده میشد که نمیشد آنها را نیشتر زد. آلت حجامت که با آتش به کاربرده میشد، ساختار مشخصی داشت که بنا بر سن و نوع بیماری، کوچکتر یا بزرگتر بود. ۷ - جاهای حجامتبرای هر نوع بیماری جاهای بخصوصی را حجامت میکردند، مثلا برای بیماریهای سر و چشم ناحیه پشت گردن را نیشتر میزدند (مثلاً [۱۶]
محمد بن زکریا رازی، المنصوری فی الطب، ج۱، ص۳۳۱ـ ۳۳۲، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۱۷]
علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، ج۲، ص۴۶۳ـ۴۶۶، بولاق ۱۲۹۴.
[۱۸]
ابن سینا، قانون، ج۱، کتاب ۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰.
[۱۹]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۲۱، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
).گودی سطح پشت «نُقْرَه» پرکاربردترین قسمت بود. [۲۰]
اسماعیل بن حسن جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۰، چاپ عکسی از نسخه ای خطی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۵۵ ش.
همچنین زمانهای خاصی را برای حجامت بهتر میدانستند و عموماً پس از میانه ماه (ماه قمری) را توصیه میکردند، چنان که جرجانی [۲۱]
اسماعیل بن حسن جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، ج۱، ص۱۹۹، چاپ عکسی از نسخه ای خطی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۵۵ ش.
تصریح کرده است که در شانزدهم و هفدهم ماه که نور ماه نقصان میگیرد باید حجامت کرد و در این باره گفته جالینوس را، از قول ابن ماسویه، نقل کرده است که پیش از او حارث بن کَلَده نیز زمان مناسب برای حجامت را هنگام کاسته شدن هلال ماه میدانست. [۲۲]
ابن ابی اصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج۱، ص۱۱۰ـ۱۱۱، چاپ امرؤالقیس بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲.
۸ - جنس آلاتآلات حجامت (مَحْجَمه) را ــکه به گفته زهراوی [۲۳]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۱۵، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
از قرنها پیش از او رواج داشته است ــ از چوب، مس یا شیشه میساختند (برای تصویر محجمهها به این منبع رجوع کنید [۲۴]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
).۹ - زالواز اندامهایی که قرار دادن آلت حجامت بر آنها امکانپذیر نبود، با زالو خون میگرفتند. [۲۵]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۲۲، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
گاه پس از زالو گذاشتن، برای سودمندی بیشتر، موضع را با وسیله حجامت میمکیدند. [۲۶]
ابن سینا، قانون، ج۱، کتاب ۱، ص۳۱۱.
[۲۷]
خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش.
۱۰ - حَجّامحَجّامها از لحاظ اجتماعی افرادی فرودست و پست شمرده میشدند و این وجه در ادب و امثال عرب نیز راه یافته است (مثلاً [۲۸]
اسلم بن سهل بحشل، تاریخ واسط، ج۱، ص۱۷۱، چاپ کورکیس عوّاد، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
[۲۹]
عبدالرحمان برقوقی، شرح دیوان المتنبیّ، ج۴، ص۲۸۰، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۳۰]
احمد بن محمد میدانی، مجمع الامثال، ج۲، ص۴۶۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
).خارج از حرفه خود آنها کسی با ایشان ازدواج نمیکرد؛ احتمالاً بدان علت که خدمات مربوط به بدن را به طورکلی پست میشمردند. حرفه سلمانیان، دلاکان و حجّامان از لحاظ اجتماعی از یک سنخ بود و چه بسا هر یک از آنان کار دو گروه دیگر را نیز انجام میداد (مثلاً [۳۱]
عمر بن ابراهیم خیام، نوروزنامه، ج۱، ص۳۲، چاپ علی حصوری، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۳۲]
یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ج۱، ص۴۰۱، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۳۳]
جعفر شهری باف، طهران قدیم، ج۱، ص۵۰۵ـ۵۰۶، تهران ۱۳۸۱ ش.
[۳۴]
ناصر نجمی، دارالخلافه تهران، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
).رسالهای متعلق به دوره قاجار به فارسی با نام کسوت نامه حجّامان، در احکام حجامت، به صورت پرسش و پاسخ موجود است. [۳۵]
فتوّت نامهها و رسائل خاکساریه: سی رساله، چاپ مهران افشاری، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۱، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲ ش.
۱۱ - مؤسسه حجامت ایراندر ۱۳۳۴ ش به دلیل غیربهداشتی صورت گرفتنِ حجامت، این کار ممنوع شد، ولی به شکل غیرقانونی ادامه یافت. در ۱۳۶۵ ش، مؤسسهای به نام مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، تشکیل و در ۱۳۶۹ ش ثبت شد. در پی اعتراض وزارت بهداشت و صدور بخشنامه رسمی مبنی بر منع حجامت، موضوع را دیوان عدالت اداری پیگیری نمود و نهایتاً شورای نگهبان قانون اساسی در ۱۳۸۰ ش بخشنامه وزارت بهداشت را ابطال کرد. در ۱۳۸۲ ش وزارت بهداشت استانداردهایی برای حجامت تعیین نمود. امروزه علاوه بر مؤسسه مذکور، شماری مراکز خصوصی نیز به حجامت میپردازند [۳۶]
حسین خیراندیش، حجامت از دیدگاه اسلام، ج۱، ص۵۳، ج ۱، قم ۱۳۷۹ ش.
(ایران، سال ۹، ش ۲۵۷۰، ۱۲ شهریور ۱۳۸۲، ص ۴؛ مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، ۲۰۰۸).۱۲ - فهرست(۱) ابن ابی اصیبعه، کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء، چاپ امرؤالقیس بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲. (۲) ابن سینا، قانون. (۳) ابن منظور، لسان العرب. (۴) محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره (بی تا). (۵) اسلم بن سهل بحشل، تاریخ واسط، چاپ کورکیس عوّاد، بغداد ۱۳۸۷/۱۹۶۷. (۶) عبدالرحمان برقوقی، شرح دیوان المتنبیّ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. (۷) یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۶۱ ش. (۸) اسماعیل بن حسن جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، چاپ عکسی از نسخه ای خطی، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۵۵ ش. (۹) اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب الأغراض الطبیة و المباحث العلائیة، عکس نسخه مکتوب در سال ۷۸۹ هجری محفوظ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران ۱۳۴۵ ش. (۱۰) عمر بن ابراهیم خیام، نوروزنامه، چاپ علی حصوری، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۱) حسین خیراندیش، حجامت از دیدگاه اسلام، ج ۱، قم ۱۳۷۹ ش. (۱۲) محمد بن زکریا رازی، الحاوی فی الطب، چاپ محمد محمداسماعیل، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۱۳) محمد بن زکریا رازی، المنصوری فی الطب، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۱۴) خلف بن عباس زهراوی، جراحی و ابزارهای آن، ترجمه فارسی بخش سی ام از کتاب التصریف لمن عجز عن التألیف، چاپ احمد آرام و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۴ ش. (۱۵) جعفر شهری باف، طهران قدیم، تهران ۱۳۸۱ ش. (۱۶) علی بن سهل طبری، فردوس الحکمة فی الطب، چاپ محمدزبیر صدیقی، برلین ۱۹۲۸. (۱۷) فتوّت نامهها و رسائل خاکساریه: سی رساله، چاپ مهران افشاری، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲ ش. (۱۸) کلیله و دمنه، داستانهای بیدپای، ترجمه محمد بن عبداللّه بخاری، چاپ پرویز ناتل خانلری و محمدروشن، تهران ۱۳۶۱ ش. (۱۹) علی بن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، بولاق ۱۲۹۴. (۲۰) احمد بن محمد میدانی، مجمع الامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۲۱) ناصر نجمی، دارالخلافه تهران، تهران ۱۳۶۲ ش. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حجامت»، شماره۵۸۳۰. |